کد مطلب:314881 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:174

نام مقدس حضرت ابوالفضل
در چهارم شعبان 1423 سالروز خجسته میلاد با سعادت شاهین شكسته بال كربلا حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) نگارنده به اتفاق



[ صفحه 420]



صدیق مكرم و فاضل محترم جناب آقای میرزا تارودی محمدپور سقای از مسجد مزبور بازدید كردیم. در حالی كه جمعی از ارادتمندان و مشتاقان حضرت قمر بنی هاشم (علیه السلام) از جمله آقایان محترم: آقای محمد و احمد غفوری و آقای حاج میر اشرف موسوی پور شهید سید جواد موسوی (از اهالی روستای كهنمو) در آن مكان مقدس تشریف داشتند. و در حضور آنان، جناب آقای محمد حسین اتحاد، 49 ساله از اعضای هیئت امنای مسجد، كرامت ذیل الذكر را چنین نقل كردند:

در سال 1378 شمسی روز مشغول چیدن سنگ های نمای داخلی مسجد بودیم در این حال، شخصی به نام آقای نریمان محمدزاده اهل دهكده «كندوان» مقیم خسروشهر - واقع در حومه تبریز - با خانواده خود از جلو مسجد مذكور عبور می كردند. و پس از ادای سلام و احوال پرسی، همسر وی از آقای حاج علی صابری كه در مسجد به بنایی اشتغال داشت، پرسید: این جا چه كار می كنید و این مكان برای چه ساخته شده است؟

گفتم: مسجد است. باز سئوال كرد و گفت: مسجد به نام كیست؟ پاسخ دادم كه به نام مقدس حضرت ابوالفضل (علیه السلام) نام گذاری شده است. آن گاه اظهار داشت من سردرد شدیدی دارم كه سال های متمادی است كه مرا آزار می دهد و به خاطر معالجه و مداوای این بیماری به چندین پزشك حاذق مراجعه كرده ولی نتیجه ای ندیده ام و از این بابت رنج های فراوانی كشیده ام. اینك من نذر می كنم اگر این بیماری خطرناك از من برطرف شود، هر چه این مسجد نیاز داشته باشد، تهیه كنم.



[ صفحه 421]



در حدود 2 ماه از این قصه سپری شد. روزی شوهر مشارالیه به آقای حاج علی صابری تلفن می زند و می گوید: همسرم شفا یافته است، از این رو مسجد هر چه نیاز دارد بگویید تا آن را خریداری كنیم و به نذرمان وفا كنیم. در جواب حاج علی می گوید: مسجد به چند قواره پرده نیاز دارد. آنگاه نامبرده می افزاید: اشكال ندارد ما پرده ها را تهیه كنیم، ولی خودتان بیایید و در خسروشهر تحویل بگیرید. سرانجام او یك روز سفارش كرده بود كه پرده ها آماده است، بیایید آن ها را به روستا ببرید ولی ما چند روز تعلل ورزیده و امروز و فردا كردیم و پیش او نرفتیم كه پرده ها را از او تحویل بگیریم. ناچار روزی آقای محمدزاده خودش پرده ها را به روستا آورد و ما آن ها را سر جایش نصب كردیم.